آقا ! جان من به این تصاویر نگاه کنید ! نه خوب نگاه کنید ! جان من به دقت نگاه کنید ! شما بگید تا مطمئن بشم که  فتوشاپی  نیست ؟ انعکاس نور نیست ؟ از رسانه های خارجی ضد انقلاب گرفته نشده ؟ دست استکبار جهانی رو توش نمی بینید ؟

ریگی خائن و تروریست

ریگی خائن و تروریست

متوجه چیزی نشدید ؟

نه جان من لباس های این تروریست خائن رو خوب نگاه کنید ؟ روش علامت هیچ زندان یا سازمان مرتبط با زندانی رو می بینید ؟ آدم فکر می کنه آقا تشریف بردن یکی از همین مسافرخونه های مشهد که اگه تو ایام نوروز خودمون رو هم بکشیم  یک اتاقش  گیرمون نمی یاد .

البته من کاملا با این رفتار موافقم . زندانی حتی اگه ابن ملجم ملعون هم باشه باید حقوقش حفظ بشه و مورد توهین قرار نگیره . اما یک سؤال برام پیش اومد . ریگی خودی تره یا امثال بهزاد نبوی و میردامادی و هجاریان؟ کدوم تروریست و غیر خودی اند و کدوم نیستند ؟ ا ون بدبختهایی که تو داستان بعد از انتخابات گرفته بودنشون و با لباسهای ذاقارت  زندان ( ضاغارت ، ظاقارط ، زاغارط  اصلا شما با هر دیکته ای که می گین درسته بخونین ) با اون قیافه دستمال قاب و رنگ و رو رفته می آوردنشون توی دادگاه و جلوی تلوزیون  خودی تر از ریگی بودن یا بی خودی تر ؟  درصد تروریست بودنشون به نظر آقایان چقدر بیشتر از ریگی بود که شایسته چنین لباس اتو کشیده و چنان رفتاری  رو  هم نداشتن ؟

گفت : قربون برم خدا رو / یک بام و دو هوا رو

مهندس موسوی مهندس موسوی سلام

وقتی گفتن میایی کلی ذوق کردم . باور نمی کنی که اگه آقای خاتمی هم اومده بود بهش رأی نمی دادم . نه به خاطر این که برام محترم نبود ها ! نه جون سید ! دلائل دیگه داشت ایشان فقط اصلاح طلب بود و من فقط اصلاح طلب نبودم . به هر حال وقتی تو اومدی بال در آورده بودم . آخه تو رو با امام می شناختم . از دوره جنگ تو رو به خاطر داشتم . حتا یک روز که از نزدیک دیده بودمت خیلی بیشتر ازت خوشم اومده بود . خلاصه احساس می کردم دوباره حال و هوای اخلاقی جبهه ها رو با خودت میاری و مردم دوباره از بد اخلاقی ها و بی معنویتی ها رها می شن .

وقتی توی اولین سخنرانی بعد از 20 سال  گفتی که : یک اصول گرای اصلاح طلبی انگار خدا همه شادی ها رو به دلم بخشید . وقتی توی حرفهات از اهمیت ولایت فقیه و راه امام می گفتی ، وقتی از بسیج اصیل امام  که نمونه هایی مثل همت و باکری تربیت کرده بود می گفتی ،  وقتی از اهمیت قانون گرایی می گفتی  و می گفتی که به نعش قانون هم  باید احترام گذاشت توی دلم تشت می کوبیدن . به خودم می گفتم دمم گرم که این بار زدم توی خال . راستش رو بخوای مهندس من و ما ، تو رو به خاطر امام و شهدا و برای  صداقت و پاکدستی ات بیشتر از بقیه دوست داشتیم .

همین شد که از روزای اول شدم رسانه تو . توی فامیل ، تو آموزشگاه ، تو جمع شاگردای مدرسه و خلاصه هر جایی که می شد حرف بزنی . هیچ وقت توی ستادت نرفتم ، توی هیچکدومشون . چون فکر می کردم ستاد مهندس موسوی امام هرگز نمی تونه جای خاصی باشه . هر جا که علاقه مندهای تو بودند ستاد تو بود .

بعضی از دوستام می گفتن تو لجبازی منم می گفتم حساب لجبازی نبوده ، حساب شرایط جنگ و مسئولیت مهندس بوده . بعضی ها می گفتن چون زمان امام با آقای خامنه ای که اون روزا رئیس جمهور بود مشکل داشتی اگر رئیس جمهور بشی باز هم همون داستانه . می گفتم که چه ربطی داره ؟ اون روزا آقای خامنه ای ولی فقیه نبوده که ! ضمن این که خود آقای موسوی گفته  مشکلات آن زمان ناشی از مشکلاتی بود که  قانون اساسی بین رئیس جمهور و نخست وزیر به وجود می آورد . اما حالا با حذف نخست وزیری این مشکلات بر طرف شده . بعضی ها می گفتن  چشمت رو باز کن ببین چه تیپ آدمهایی هوادار مهندس موسوی هستند ؟ ببین کیا دارن ازش حمایت می کنن! می گفتم : خوب اینا یک نقطه مشترک با مهندس دارن و اون اینه که همشون می خوان اون فرد دیگه رئیس جمهور نباشه . یعنی اگه این طیف گسترده از ملی مذهبی ها گرفته تا بچه حزب اللهی های جبهه و جنگ دور و بر مهندس جمع شدند به این معنی نیست که منش و تفکر مهندس با اونها یکی باشه . مهندس خودش گفته که اصول گرای اصلاح طلبه . خلاصه کلی با همه ملت موافق و مخالف  فک می زدیم و هر جوری بود از شما حمایت می کردیم .

وقتی انتخابات شد ، ما هم مثل شما فکر می کردیم کار تمومه و شما پیروز این انتخاباتی . اما نتیجه جور دیگه ای اعلام شد . همه تعجب کرده بودیم . همه سؤال داشتیم . کار ندارم که رقیب ما با تمام قامتش حق قانونی ما رو نادیده گرفته و می گیره . کار ندارم که رهبری را هم خرج خودشون کردن و با این کارها پدر صاحب بچه ما رو در آوردن ا! آخه ما هم خودمون رو امت آیت الله خامنه ای می دونستیم  اما یکهو دیدیم که انگار ایشون ما رو امت خودش نمی دونه .  واقعیت این بود که یکی دیگه به عنوان رئیس جمهور معرفی شده بود . واقعیت این بود حتی اگر حقیقت نداشت . و همین هم آغاز همه روزهای نا خوشی بود که بر ما و انقلاب و هموطنانمون گذشت .

حالا من از شما سؤال دارم :

1- مگه قبل از انتخابات شما ندیده بودید که مجری و ناظر پروسه انتخابات چه کسایی هستند ؟ مگه با علم به این که مجری و ناظر بی طرف نیستند وارد عرصه انتخابات نشده بودید ؟ پس چرا بعد از انتخابات به این فکر افتادید که زیر بار این آدمها و اون ساختار نروید ؟ چرا همون اوئل با علم به جانب داری این آدمها و حتی جانب داری رهبری از رقیب به عنوان اعتراض کنار نکشیدید تا تکلیف منو امثال من هم روشن بشه ؟

2- طبق اصل 27 قانون اساسی تجمعات بدون سلاح  به شرطی که مخل به مبانی اسلام نباشه حق همه ما بود . اما وقتی رهبری از شما خوست که جمعیت را از کف خیابان ها جمع کنید چرا این کار رو نکردید ؟ می دونم که ما می خواستیم بپرسیم ( رأی من کجاست ) اما شما خودت گفته بودی به ولایت فقیه پایبندی ، خودت گفته بودی به نعش قانون هم باید احترام گذاشت . مگه نمی دیدی که چطور می خوان یک عده که جزو سبزها نیستند (حالا یا منافقین بودن یا هر کس دیگه)  به اسم تو و جنبش سبز ما آشوب درست کنن ؟ چرا همون روز با کنترل هوادارانت اونها را منزوی نکردی ؟ باور کن سید ! ابه جدّت قسم که اگه  اون روزی که توی خیابون آزادی اومدی بین ما یک کلام می گفتی که راهپیمائی نکنیم و مطالبات ما رو از راه های  مدنی دیگه پیگیری می کنی من و بخش عظیمی از هوادارای تو به حرفت با جان و دل گوش می دادیم . حالا هم ندا زنده بود و هم سهراب و هم خیلی های دیگه . نه اشتباه نکن ، من تو رو قاتل اونها نمی دونم حتی مقصر هم نمی دونم اما فکر می کنم می تونستی حافظ جون اونا باشی . اگر چه صاحب زندگی و مالک مرگ  همه ، خداست .

3- سید جان ! وقتی بیانیه هات منتشر می شد من و اونایی که مثل من فکر می کردن منتظر یک جمله ای بودیم که خیالمون رو راحت کنه . منتظر بودیم که خیلی واضح و روشن ، با زبون مردم کوچه و بازار بگی که از حمایت خارج نشینای مدعی بیزاری ! بگی که بین تو و منافقین خلق مسعود رجوی ،  بین تو و امثال خانم  گوگوش ، بین تو و سلطنت طلب ها  ، بین تو و سکولارها و لائیک ها و … امثال اونها هیچ نزدیکی فکری و اعتقادی وجود نداره ! چقدر منتظر بودیم که خیلی واضح تکلیف سبز سیادت خودت رو از سبز لجنی اون وری آبی ها و منافقین داخلی جداکنی ! و ما دوباره جون بگیریم و فریاد بکشیم که : یا حسین ، میر حسین .  اما تو این کار رو نکردی !  چرا ؟  یا هر وقت هم با ادبیات خودت که متأسفانه خیلی ها متوجهش نمی شن این حرفها رو زدی کنارش دوتا جمله دیگه گفتی که حالمون گرفته بشه . چرا ؟

4- سید جان ! این حرفهای آخر تو خیلی چیز برای گفتن داشت اما ببین اونایی که چشم دیدن رنگ سبز من و تو رو ندارن روی چی دست گذاشتن ! حرف تو درباره چهارشنبه  سوری !  آخه این یعنی چی ؟ چرا بهانه هایی اینجوری به دستشون می دی ؟ سید جان چرا برای خرافات خطر آفرین توجیه ادبی می سازی ؟

5- سید جان ! مگه یکی از حرفهای اساسی ما این نبود که هدف وسیله رو توجیح نمی کنه ! مگه امروز هم همین حرف رو نمی زنیم ؟ پس چرا کاری می کنی  که  به نظر بیاد برای رسیدن به هدفت حاضری حتی از وسیله حمایت مخالفین ایدئولوژیکت هم استفاده کنی ؟ چرا ؟

نگو مظلوم بودی که ما هم مثل تو مظلوم شدیم . نگو که دیگران با تو چه کاراهایی که نکردند که با ما هم همون رفت که با تو رفت . همه نامردی ها ، قانون شکنی ها  ، بی تقوائی ها ، بی انصافی ها و دیکتاتوری های رقیبت را می دانیم و می شناسیم . طعم گازهای اشک آورش را و باتوم های سنگین اش را و گلوله های داغش را و … همه را می دانیم . اما مگر من و تو پیرو آن رهبری نیستیم که حتی با معاویه هم مقابله به مثل نکرد ؟ رفتارهای غلط دیگران از کی تا حالا مجوز رفتارهای اشتباه ما شده؟

ببین میرحسین  عزیز من ، تا امروز همه جور بد و بیراهی رو به خاطر همراهی با تو شنیدم و باز هم می شنوم . اما همراهی من و اونایی که مثل من فکر می کنند با تو فقط تا جائییه که اصل نظام و انقلاب با خطر جدی رو به رو نشه . بی تعارف می گم من و خیلی های دیگه از سبزها مثل من حالا به این عقیده رسیدیم که رهبری ، رهبری همه مردم و انقلاب و جمهوری اسلامی نیست بلکه فقط رهبر بعضی هاست اما این باعث نمی شه که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی رو هم ملک اون عده بدونیم و برای احقاق حق خودمون حاضر باشیم زیر آب اصل نظام و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه رو هم بزنیم .

حاضریم مثل مولامون علی (ع) خار در چشم و استخوان در گلو زندگی کنیم اما کاری نکنیم که بیش از این اصل نظام و انقلاب و ولایت فقیه  از ناحیه ما تضعیف بشه . اگر چه باور داریم که گروه مخالف ما با تمام توانش داره این خدمت رو به دشمنان قسم خورده انقلاب و راه امام و ملت ایران می کنه  و روز به روز بیشتر وقاحت به خرج می ده اما ما حاضر نیستیم در این گناه بزرگ با اونها شریک باشیم .

میر حسین موسوی عزیز من ، نخست وزیر محبوب امام من

من از سبز بودن توبه نکرده ام . اگر سبز بودن به همان معنائی است که روزهای اول می گفتی ، اگر هنوز هم به آن سبز و لوازم اعتقاد به آن سبز معتقدی ، اگر هنوز هم سبز تو سبز دین و اسلام و انقلاب و راه امام و خون شهداست این را بدان که من و ما هم با تو سبز خواهیم بود اما اگر قرار شد نماد سبز نابمان  را در دست سبز نماهای لائیک ، سکولار ، سلطنت طلب و منافق ببینیم و تو هم سکوت کنی آنوقت سبز ما از سبز تو جدا خواهد شد . هنوز آن روز نرسیده و امیدواریم هرگز نرسد .

زن ذلیل این والده آقا مصطفی ( خانمم رو می گم ) هی پشت هم قسم و آیه میاره که فلان چیز رو ننویس . بهمان چیز را نگو و از این جور حرفها …می گه اگه تورو به خاطر حرفات ببرن نا کجا آباد تکلیف ما چی می شه ؟ به خاطر منم که شده ننویس .

اگه به خاطر ایشون نبود تا حالا در تحلیل فرمایشات روشنگرانه رهبری یکی دوتا پست نوشته بودم . مخصوصا درباره تحلیل و مصداق یابی فرمایشات اخیرشون در جمع خبرگان که فرموده بودند : افرادی با ارتكاب این گناه بزرگ حاضر نشدند در مقابل قانون، «داور و شیوه داوری كه قانون تعیین كرده است»، تسلیم شوند و این جمله که  فرموده بودند : افرادی كه حاضر نیستند قانون و رأی اكثریت را قبول كنند و نقطه قوتی همچون انتخابات افتخارآفرین چهل میلیونی را تبدیل به نقطه ضعف می كنند عملاً خود را از این كشتی نجات خارج می كنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست می دهند كه از دست داده اند.

اما چه می شه کرد ما مردای زن ذلیل وقتی با دستور مقام منیع و والای همسرمان مواجه می شیم از خواب و خوراک هم صرف نظر می کنیم چه برسه به تحلیل های سیاسی خفن و …

بعد از جلسه خبرگان رهبری و ماجراهای بعدش تا امروز به شدت یاد یک شعر عربی افتادم که تو دوره طلبگی زیاد می شنیدم ( یادش به خیر ) :

ان کان الطبیب مریضاً فمن یداوا

اگر طبیب خودش بیمار باشد پس چه کسی مداوا خواهد کرد

همین و تمام

تخم مرغ بد بخت این روزا خیلی از چیزا مارک دار شده . اونم مارک آمریکایی و انگلیسی و اسرائیلی و … . از اجناس و لوازم منزل بگیرید تا آدمها و عنوان ها مثلا نماینده آمریکایی ! مسئول آمریکایی ! خانواده شهید آمریکایی ! مردم آمریکایی ! آخوند آمریکایی ( آخ من اینقدر از این لفظ آخوند بدم می آد که نگو ! تو روزگار ما مثل فحش می مونه اقلا بگو روحانی آمریکایی ) و … .

این بر چسب زدنها البته سابقه طولانی داره مال این چند ساله نیست . گویا از وقتی انسان زبان باز کرد و زندگی اجتماعی تشکیل داد » بر چسب زدن » را به عنوان یکی از ابزارهای داغون کردن دیگران اختراع کرد تقریبا همردیف با اختراع گرز و نیزه و … شاید هم قبل از اینا .

به هر حال بهترین وسیله است برای از پا انداختن طرف مقابل . جالبه که اگر شما یک مروری در تاریخ بکنید می بینید که غالب مصلحین اجتماعی و حتی انبیاء الهی بزرگترین هدف شلیک چنین گلوله هایی بودن . و باز جالب تر این که تاریخ کمتر سراغ داره و یا اصلا سراغ نداره که یکی از این بزرگان یا پیامبران الهی به کسی برچسب زده باشه اما خودشون بدون استثناء پر برچسب هایی بودن که دیگران به اونها می زدند .

برای مثال شما همین پیامبر خودمون رو ببینید . جای جای قرآن پر از یادآوری برچسبایی که مخالفینش بهش می زدند از دیوانه و شاعر و ساحر بگیرید تا متقلب و شیاد و برچسبای دیگه . اما جالبه که حتی یک بار از ایشون نمی بینید که به کسی حتی ابو لهب و ابو جهل و اینا بر چسب زده باشه .

حالا بگذریم .

پریشب مثلا خیر سرم رفته بودم عزاداری امام عسکری (ع) شرکت کنم . یک روحانی  اومده بود منبر . از اولش که نشست روی منبر آنتن رو چرخوند رو به صدا و سیما و شد عینهو مجله خبری 8:30 . راست و دروغ و می بافت به هم و مثلا افشاگری و روشنگری می کرد . ما که خدائی هیچ استدلالی ازش نشنیدیم اما تا دلتون بخواد بد و بیراه شنیدیم . آنقدر که براش روی یک کاغذ نوشتم که :

استاد محترم فکر نمی کنید اینجا مجلس عزاداریه و بهتره موضوع بحث یک چیزی باشه که قلب مردم رو با معارف اسلامی و صاحب این عزا بیشتر پیوند بزنه . ضمنا این آدمهایی که نسبت به اونا اینطور حرف می زنید خیلی هاشون از من و شما متدین ترن ، خیلی ها شون روحانی و عالم دینی اند ، خیلی هاشون خانواده شهید و بسیجی و رزمنده و جانبازن و …

بی انصاف نگذاشت جوهر خودکارم خشک بشه ، گفت : بله ، برام نوشتن اینجا مجلس عزاست ! درسته اما دیانت ما عین سیاست ماست و به قول حاج آقا منصور ارضی مداحی ما هم عین سیاست ماست … و خلاصه یک فصل دهن ما رو صاف کرد که بگه خفه شو ، من کارم رو بلدم و … بعدش هم گفت : بله توی اینها متدین هست ، آخوند هست ، رزمنده و جانباز و خانواده شهید و غیره هم هست ، اما رزمنده آمریکایی ! جانباز آمریکایی ! خانواده شهید آمریکایی ! آخوند آمریکایی و … آخوندی که می یاد یه حرفی میزنه که آمریکا خوشش می آد ، آمریکاییه . آخوندی که عمامه سرشه اما قوت قلب آمریکایی هاست غلط می کنه آخوند باشه …

من که دیگه از این همه بینش و بصیرت این آقا کفم بریده بود و مبهوت روش علمی ، دینی و اخلاقیش شده بودم بلند شدم و با عذر خواهی از امام عسکری (ع) از مجلس زدم بیرون و یک راست رفتم امام زاده صالح بلکه به خاطر شنیدن این مزخرفات توبه کنم .

توی راه دائم به این فکر می کردم که کجای رفتار این آقا که لباس و منبر پیغمبر رو غصب کرده شبیه رفتار ایشون یا آموزشهای اسلامیه ؟ راستش بخواهید به هیچ جوابی نرسیدم . فکر می کردم که آخه چرا به جای این که تفکر یک فرد یا یک گروه رو نقد کنیم بهشون بد و بیراه می گیم و انگ و بر چسب می زنیم؟  چرا بدون این که یک معیار واحد برای حرفهامون داشته باشیم از هر کسی که خوشمون نمیاد فوری یک انگ و برچسب بهش می زنیم و بعد هم بر اساس همون برچسب محاکمه می کنیم و حکم می دیم؟ بر چه اساسی هر چی اون آقا می گه و اون طوری که اون نگاه می کنه درسته اما دیگران هر چی بگن غلط؟ خلاصه معیار آمریکایی بودن چیه که من می شم یک طلبه و دانشجوی آمریکایی اما اون آقای روی منبر میشه یک مسلمان ناب و درجه یک  ؟ البته از حق نباید بگذرم که بعضی از حرفهاش هم درست بود اما آنچنان از مقدمات درست نتایج نا درست می گرفت و از نتایج نادرستش برای بقیه حرفهاش مقدمه می ساخت که نگو .

منم قبول دارم که می تونیم آخوند آمریکایی داشته باشیم اما به نظر من آمریکایی بودن یا نبودن به این نیست که آمریکا از کسی خوشحال بشه یا نشه ! آمریکایی بودن به آمریکایی فکر کردن و آمریکایی عمل کردنه !

تفکر آمریکایی تفکر خود برتر بینی و خود بالادست انگاریه . همون که بهش می گیم امپریالیسم . و رفتار آمریکایی هم پیرو سیاستهای ماکیاولی . سیاستی که می گه گور پدر اخلاق ، برای رسیدن به قدرت یا هر هدفی که داشته باشی می شه از هر ابزاری استفاده کرد . در حال که تفکر اسلامی خدا برتر بینی و خود کمتر بینی از خداست ! و رفتار اسلامی هم پیرو سیاستهای علی و اهل بیته که هرگز برای رسیدن به هیچ هدفی استفاده از هر ابزاری رو مجاز نمی دونستند  و اخلاق ، عین دیانتشون و دیانتشون عین سیاستشون بود.

به اعتقاد من آخوند ، بسیجی ، رزمنده ، رئیس و … آمریکایی اون کسیه که فکر می کنه خودش می فهمه و هر کس مثل اون نمی فهمه اساسا نفهمه . اون کسی که خودش رو خیلی گنده تر از مردم می بینه و فکر می کنه این بزرگی باید حفظ بشه حالا هر جوری که شده باشه ، دیگران بخوان یا نخوان . اون کسی که گوشش رو روی حرفهای دیگران می بنده و دهنش رو باز می کنه . اون کسی که اگه دیگران دهنشون رو باز کنن یا با برچسب یا با مشت و لگد دهن دیگران رو می بنه تا مبادا یک چیزی بگن که خلاف حرف اون آقا باشه . کسی که در رفتارش برای رسیدن به هدفی که مقدسش می دونه از هر ابزاری استفاده می کنه حتی اگر خلاف اخلاق یا خلاف شرع و انصاف و عدالت باشه .

اگر کسی اینجوری بود خودش آمریکاست حتی اگه اسمش آمریکا یا آمریکایی نباشه و حتی اگه آمریکا هم باهاش دشمنی کنه و حتی بجنگه . مگه نمی شه که دو تا امپریالسیم با هم دشمن باشند و بجنگند ؟ می شه !

خلاصه اگر قرار باشه به کسی یا گروهی برچسب آمریکایی بچسبه به نظر من معیارش اینهاست .

گاف سایت رهوانمی دونم چی بگم ؟ از یک طرف ادعا می کنیم مسلمونیم و از یک طرف اخلاق و رفتارها مون با آن چیزی که اسلام می گه  فرسنگها فاصله داره. از یک طرف ادعای انقلابی بودن داریم و از طرف دیگه رفتارهای سیاسی مون مطابق الگوی های ماکیاولیه .

خوب همین کارها را می کنیم که برخی از جوانهامون کلا دین و اسلام رو بی خیال می شن و شعار جمهوری ایرانی می دن دیگه . چون می گن شما که خودتون رو نماینده کامل دینداری و انقلابی گری و مسلمون های واقعی می دو نین رفتارها تون تا این حد غیر اخلاقی و غیر انسانیه پس نتیجه می گیرند که اسلام و انقلاب این جوری تربیتمون کرده و ازش فراری می شن .

خدائیش فردای قیامت مقابل خدا و پیامبر و امامان و شهدا و همه اونهایی که برای اسلام واقعی زحمت کشیدند چی داریم که بگیم ؟

سایت رهوا از سایتهائیه که به هواداری از دولت دهم مشهوره و مثلا در عرصه خبر رسانی یا به عبارت بهتر خبر پراکنی فعالیت می کنه . داشتم خبرهاشو می خوندم که برخوردم به این خبر . قبل از هر چیزی اینو بگم که خودم به شخصه ده ها انتقاد جدی از رفتارها و حرفهای حاج آقای کروبی دارم و این اشکالات و نقد ها مال این چند ماهه انتخابات نیست .

این سایت مثلا  انقلابی و اسلامی در رفتاری غیر حرفه ای و غیر اسلامی خبری رو که تصویرش رو مشاهده می کنید منتشر کرده . حقیقتش خیلی تردید داشتم که اصلا درباره اش چیزی بنویسم یا نه ! شک داشتم که خود این رفتار من مصداق اشاعه فحشا نباشه اما دیدم نگفتنش سکوت در برابر یک رفتار غلط و فکر خرابه که می تونه و بلکه توانسته تا کنون آسیبهای جدیی به اسلام و انقلاب بزنه .

در وبلاگ (امت مظلوم ) یک حکایتی از شهید بهشتی خوندم که خیلی برام جالب بود . اول این حکایت رو بخونید تا بگم :

الان بهترين موقعيته ، براي كمك به پيروزي انقلاب هم هست ! نيّت بدي هم كه نداريم . آمار شهداي 15 خرداد رو بالا مي­گيم ، خيلي بالا ، اين ننگ به رژيم شاه هم مي­چسبه ! بهشتي بدون تعلل گفت­: با دروغ مي­خواهيد از اسلام دفاع كنيد ؟ اسلام با صداقت رشد مي­كند نه دروغ !

برداشت من اینه که سردبیر یا سیاستگذاران نشر این گونه خبرها برای این که به خیال خودشون چهره سران فتنه رو برای مردم رو کنن و باز هم به خیال خودشون با این کار از انقلاب و اسلام و رهبری حمایت کنند دست به انتشار چنین خبرهایی می زنند .

اما اشکالاتی که درباره این خبر به ذهن من رسه این که :

1- از نظر حرفه ای چنین خبرهایی کلا فاقد اعتبار خبریه و به قول آقایون طلبه ها مصداق حدیث مرسل و ضعیف السنده . آخه اینم شد منبع خبر ؟ خانم م – س ! اگر این خانم واقعا احساس می کنه از طرف آقای کروبی بهش ظلم شده چرا با جرأت و جسارت به دادگاه مراجعه نمی کنه و بر علیه آقای کروبی اقامه دعوی نمی کنه ؟ اگر شما به این آدم اطمینان دارید چرا جرأت نمی کنید نام کامل این خانم رو مخابره کنید ؟ اصلا از کجا می شه اطمینان کرد که منبع خبر یک انسان حقیقیه نه یک موجود موهوم که برای مخدوش کردن چهره آقای کروبی به وجود آمده باشه . جالبه که می گه همسرم در یکی از عملیاتها گشته شده بدون این که برای بیان چنین افشاگری مهمی نه به جرئیات ، که حد اقل به نام آن عملیات اشاره کنه . شده مثل حرف اون رفیق ما که اومد برامون یک حکایتی بگه ،  گفت : یادم نمی آد که کی می گفت : ما رفته بودیم کجا ، چی کار می کردیم !

2- اگر عمل آقای کروبی خلاف شرع و خلاف قانون بوده این خانم تشریف ببرن دادگاه شکایت کنند تا قانون پدر صاحب بجه آقای کروبی رو هم دربیاره اگه نبوده حرف حسابش چیه ؟ دیگه این که تا حالا این خانم کجا تشریف داشتند ؟ اون روزهایی که به قول خودشون صیغه حاج آقا بودند خوش خوشانشون بوده و حالا یکهو تصمیم گرفتن افتضاح اخلاقی آقای کروبی رو رو کنند ؟ !  به علاوه این که این همه همسر شهید بودند که  با سختی و بد بختی بچه هاشونو بزرگ کردن و به پیشنهاد صیغه هیچ احدی هم گوش نکردند . توی خونه مردم رخت و لباش شستند اما تن به این جور درخواستها ندادن و الان آبروی همه ما هستند ، شمام یکی از اونها می شدی ! نه فرضا می خواستی ازدواج کنی یا عقد موقت کسی بشی ، اشکالی نداشت . نه خلاف شرع بود و نه خلاف قانون و نه خلاف اخلاق ؛ حالا چرا بعد از این همه سال یکهو یادت اومده که مورد سوء استفاده قرار گرفتی ؟  مگه آقای کروبی اسلحه رو مخت گذاشته بود که زیر بار بری و حالا اینجوری به قول خودت افشاگری کنی ؟

3- می گن آدم دروغگو کم حافظه هم میشه . به عبارت دقت کنید : نهان و بارز است ! بعید می دونم چنین گافی محصول خطای تایپی باشه . تا جائی که در زبان فارسی سراغ داریم نهان به معنی مخفی و نقطه مقابل بارز به معنی آشکاره .  حالا لطفا این سردبیر محترم که در تخریب چهره آقای کروبی تا این حد قربت الی الله عجله داشته که تفاوت این دو جمله رو هم با هم یا نفهمیده یا ندیده گرفته بیاد برای ما توضیح بده که که چگونه جزئیات چنین مسئله ای هم نهانه و هم بارز !حالا یک خط پائین تر در مورد : جامعه با نفسا می گیم خطای تایپیست بوده اما در این صورت هم باید به سردبیر این سایت وزین ! شهر قشنگ ؛ ببخشید رهوا تبریک گفت که خیلی دقیق و مسئولانه خبرها را مورد توجه و دقت قرار می دن.

4- مطلب آخر این که این چه روشیه که اگر از کسی خوشمون نیومد و حتی باهاش دشمن شدیم هست و نیست و آبرو و حیثیتش رو هم لجنی می کنیم ؟ کجای این رفتارها مطابق حرفهای قرآن و دستورهای اهل بیت و سیره پیامبر و امامانه ؟ اونم در مواردی که هیچ ربطی به جهت دشمنی و مخالفت ما نداره . گیرم که شما از آقای کروبی به خاطر مواضع سیاسی بدتون می آد . گیرم که ایشون منافق ! گیرم که ایشون از سران فتنه ! گیرم که ایشون ضد انقلاب و ضد ولایت فقیه ؛ این چه ربطی به موضوع داره که شما بیائید و مسائل شخصی و خصوصی این بنده خدا رو جار بکشید ؟ تازه بر فرض که اصل خبرتون هم درست باشه که من بعید می دونم .

شما چه جور مسلمانهایی هستید که دو پایی روی قرآن می ایستید و شعار واسلاما سر می دید ؟ مگه این دستور قرآن نیست که در آیه 148 سوره نساء فرموده : لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللَّهُ سَميعاً عَليماً یعنی  خدا دوست نمى‏دارد كه كسى با گفتار زشت به عيب خلق صدا بلند كند مگر آنكه ظلمى به او رسيده باشد كه خدا شنوا و به اقوال و احوال بندگان دانا است . اگر می گید که به اون خانم ظلم شده چرا شما به جای بی حیثیت کردن آقای کروبی و جارکشیدن چنین مطلبی که نه دردری از اون خانم دوا می کنه نه حقی رو برای ایشون احیاء می کنه ، مطابق تعالیم اسلامی این خانم را برای احقاق حقش به دادگاه راهنمایی نکردید ؟ ضمن این که نه شرعا و نه قانونا مطابق همون داستانی که این خانم هم نقل کرده اند هیچ ظلمی به ایشون نشده . از نظر شرعی شرایط عقد موقت را اگر بخونین معلوم میشه که هیچ خلاف شرعی صورت نگرفته .

بله اگر آقای کروبی در مدت زمانی که این خانم بر فرض صحت مسئله در زوجیت ایشون بوده اند نسبت به ایشون حقی را ضایع کرده بودند اونوقت میشد گفت که به ایشون ظلم شده و ایشون شرعا حق دارند برای مطالبه حقشون اقدام کنند . اما گویا عمده دلخوری این خانم اینه که چرا حاج اقا بعد از مدتی از من بدش اومده و عقد رو فسخ کرده وگرنه مشکل دیگه نه از لحاظ شرعی و نه از لحاظ قانونی به نظر نمی رسه .

خلاصه این که با شما هستم آقایان مدعی انحصاری اسلام و مسلمانی ، آقایان مدعی انحصار حق در جبهه شما ، آقایان مدعی انحصار دفاع از اسلام و انقلاب و آقایانی که هزاران ادعای گنده دیگر دارید و البته فقط ادعا دارید و صد البته در این دور و زمانه قدرت هم دارید !

اگر حال و وقتش رو دارید ، کمی هم دین داشته باشید .

راست می گن که محبت افراطی هم چشم رو کور می کنه ، هم گوش را کر می کنه و هم عقل از کار می اندازه .

چندی پیش برخی خبرگزاری ها ذوق و ذوق کنون خبری رو نوشتند که بنا بر محتوای اون آقای بنی صدر گفته بود اگر ایشان [امام خمینی(ره)] زنده بودند، صدها بار به آقای خامنه‌ای آفرین می‌گفتند. (برای خواندن متن خبر اینجا را کلیک کنید )

برخی از بندگان خدا هم که بی اندازه مشتاق تعریف و تمجید از رهبری انقلاب هستند از باب ( الفضل ما شهدت به الاعداء ) هول شدند و توی وبلاگهاشون با آب و  تاب نوشتن که بنی صدر هم به توانائی های رهبری انقلاب اعتراف کرده .

تعجب من از اینه که هیچکدوم از آن خلق الله فکر نکردند که این حرف بنی صدر با توجه به قرائن حالیه این بابا فحشه نه تعریف و تمجید ! بنی صدری که خودش با انقلاب و امام مشکل داشت و با خیانت به مملکت و ملت و امام و انقلاب اون جور مفتضحانه از ایران فرار کرد . بنی صدری که امام را رهبر چماقداران معرفی می کرد و پیروان امام را با بدترین تهمت ها و ناسزاها مخاطب قرار می داد و اساس انقلاب امام و رهبری امام را ضد مردمی می خواند  چه تعریفی داره که از رهبر فعلی انقلاب بکنه ؟

به نظر من حرف بنی صدر در تجلیل از رهبری آیت الله خامنه ای ، با توجه به شرایط پیش گفته و اوضاع و احوال تبلیغات دنیا پس از انتخابات که رهبری را عامل مستقیم سرکوب و شکنجه و قتل و … معرفی می کردند در حقیقت تأئید حرفهایی بوده است که دنیا در باره رهبر انقلاب می گفت .

به عبارت دیگه معنی حرف بنی صدر این بود که آقای خامنه ای با همون روش خشونت و سرکوب و جنایت ،  که بنی صدر امام را به اعمال آن متهم می کرد توانسته انقلابی را که او پایه گذاری کرده بود حفظ کنه . معنی چنین حرفی تمجید نیست بلکه فحش و بد و بیراهه .

اما وقتی آدم به کسی محبت افراطی پیدا می کنه همین بلا سرش می آد . وقتی آدم همش دوست داره درباره کسی تعریف و تمجید بشونه و تعریف و تمجید کنه اونوقت فحشهای بنی صدر خائن رو هم تعریف می فهمه .

کاش این علاقه مندهای افراطی قبول می کردند که زیادی تمجید طلب و تعریف خواه شده اند .


این عکسها رو دیدید !

حالا اینها را هم ببینید :

من نمی دونم چه دلیلی داره که وقتی این خانمها مانند تصاویر گروه اول در راهپیمایی هایی مثل 22 بهمن و روز قدس و … یا مراسم استقبال از رهبر انقلاب یا آقای احمدی نژاد و … حضور پیدا می کنند بهشون می گن امت حزب الله ، امت همیشه در صحنه ، خانمهایی که اگر چه ظاهر شان خوب نیست اما دلهای پاکی دارند و …

اما وقتی مثل تصویر سوم همین تیپ خانمها در جمع مقابل بعضی ها حضور پیدا می کنند بهشون می گن : سوسول ، زنیکه های … ، قرتی مرتی ، عوامل اجنبی و … .

وقتی هم که مثل تصاویر بعدی ، خانمهایی با حجاب اسلامی در جمع مقابل این گروه دیده می شن  و مثلا از آقای خاتمی و … حمایت می کنن ، می گن : اینا همش فیلمه ، می خوان بگن یعنی ما هم حجاب سرمون می شه ! یا می گن : حجاب اینا عادته نه انتخاب و چون عادته ارزش هم نداره ، یا این که می گن :  حجاب اینا مثل قرآن روی نیزه است ! اصلا مگه اصحاب معاویه نماز نمی خوندند ؟ مگه قاتلای امام حسین نماز نمی خوندند ؟

خلاصه مثل این که برای این دسته از آقایان و خانمها  مهم نیست که این خانمها واقعا حجاب اسلامی داشته باشند یا نه ! و آیا عدم رعایت حجاب اسلامی گناه هست یا نه ؟ و …  معیار اینه که  این آدمها توی کدوم گروه باشند . اگه توی گروهی بودند که این دسته از حضرات  می پسندند میشن امت حزب الله و همیشه در صحنه و شایسته سائیدن جبهه خضوع بر درگاه آنان و …

ولی اگر توی گروه مخالف باشند اونوقت بد حجاب و قرتی و بی دین و اینا که سهله ، اگردر پاکی و درستی مثل  بچه پیغمبر هم  باشند ، فرزند نوح اند .

وقتی تصاویر خانمهای بد حجاب یا جوانهایی با تریپ های امروزی را در حالی که تصاویر رهبری انقلاب یا آقای احمدی نژاد و … را در دست دارند نشان می دهند می گن : ببینید ما چقدر خوبیم که این آدمها هم جذب ما شده اند ! اما وقتی می خوان از بدی طرف مقابلشون بگن عکسهای همون خانمهای بد حجاب یا جوانهایی با تریپ های امروزی رو نمایش می دن و می گن  : ببنید چه آدمهای مزخرف و عوامل تهاجم فرهنگیی طرفدارای اینها هستند .  خلاصه همین تیپها اگه توی دسته اونا باشن نقطه قوت اند و اگه توی دسته مخالفین اونا باشن نقطه ضعف و لکه ننگ .

اصلا همین منطق منطبق بر اصول این گروه منو کشته !

——————————————————-

توجه : به نظر من بد حجابی همه جا و توی همه گروه ها خوب نیست . دقت کنید که می گم بد حجابی خوب نیست نه آدم بد حجاب ! چون خیلی از این آدمها رو توی هر دو گروه می شناسم که خدائش آدمهای پاک و سالم و خوبی هستند ولی به هر حال توی این زمینه اهل مراعات نیستند .

امروز در حالی که نماد سبزم را به همراه داشتم  با همسر و فرزندانم در راهپیمائی شرکت کردم . توقع داشتم حالا که همه احزاب و سران معترضین با تأکید بر پذیرش قانون اساسی و پایبندی به ولایت فقیه و درخواست آرامش از هوادارانشان خواستند تا ضمن حضور در راهپیمایی 22 بهمن پایبندی خودشان را به اساس نظام جمهوری اسلامی نشان دهند و با این حرکت  فاصله  خطوط شان را از آشوب طلبان شفاف کردند ، کسانی که مدعی هواداری از ولایت فقیه هستند نیز با پیروی عملی از بیانات رهبر انقلاب مبنی بر ضرورت وحدت و دوری از هر گونه تفرقه افکنی نشان می دادند که با اغتشاش و آشوب مخالفند . اما متاسفانه این بار هم مثل همیشه شاهد آغاز بد دهنی ها ، برخوردهای نا شایست و در بعضی موارد رفتارهای خشونت آمیز از سوی لباس شخصی ها بودیم .

گذشته از آن ، قطعنامه قرائت شده هم از بندهای 4-7 جوری نوشته شده بود که امثال من نمی توانند آن را با شکل کلّی که نوشته بود بپذیرند و برایش الله اکبر بگویند .

امیدوارم برای همه ثابت شده باشد که  دیگر این سبزها نیستند که تفرقه افکنی می کنند .  تفرقه افکن کسانی هستند که خودشان همه را به راهپیمایی دعوت می کنند اما وقتی همه می آیند با هر کس که با آنها نباشند با چوب چماغ و فحش و ناسزا مواجه می شوند .

تفرقه افکن کسانی هستند که از تجمع گسترده مردم که به معنای  حمایت از استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی بود به نفع خودشان استفاده می کنند و با سوء استفاده از تریبون آن سنگ خوشان را به سینه می زنند و هنوز بسیاری از مردم را فتنه گر و خواص جدا شده از انقلاب می خوانند . آخر کسی نیست به اینها بگوید اگر ما و آنان که شما سران جدا شده از انقلابشان می خوانید واقعا از انقلاب جدا شده بودیم در تظاهرات 22 بهمن چه کار می کردیم ؟

خدا کند مقام رهبری یک بار هم که شده محض رضای خدا از همان مواضع قاطعی که در برابر اعتراضهای ما گرفتند در برابر مدعیان حمایت از خودشان و ذوب شدگان در ولایت و رفتارهای غیر اخلاقی ، غیر اسلامی و غیر انسانی آنها بگیرند ، بلکه خط و موضع ایشان هم نسبت به این گروه بزن بهادر شفاف شود و دوباره محبتشان را در دلهای ما شعله ور کنند .

بعد از نامه حجت الاسلام سید حسن خمینی به صدا و سیما ، سر و صدای خیلی ها در آمد . کسانی که فرسنگها با امام فاصله داشته و دارندمخصوصا برادر حسین روزنامه کیهان  چنان فریاد حمایت از امام  سر دادند و به سید حسن آقا تاختند که انگار آنها از نواده امام راحل برای راه امام دلسوز ترند . نمی دانم چرا خود به خود یاد داستان کربلا می افتم روزی که لشکر یزید تنها نوه باقی مانده رسول خدا را به بهانه دفاع از دین رسول خدا سر می برید . روزی که آنها هم خودشان را تابع راه رسول خدا و نوه رسول خدارا خارج شده از دین رسول خدا معرفی می کردند . نمی خواهم مقایسه کنم چون خیلی به این جور مقایسه ها و تطبیق ها اعتقاد ندارم ، بگذریم .

واقعا مگه سید حسن خمینی چی گفته بود که باید اینطور مورد هجوم قرار بگیره . این که وقتی از امام چیزی پخش می کنید برای خودتان و به نفع خودتان گزینش و پخش نکنید حرف بدی بود ؟ این که یک سخنرانی امام را که صدر و ذیلش در یک موضوع بیان شده و به هم مرتبط است به نفع آنچه در صدد القائش هستید پاره پاره نکنید ، حرف بدی بود ؟ این که امام را موجودی خشن و معرفی نکنید حرف بدی بود ؟این که در کنار سخنان امام از کسانی که به شرایط و شأن صدور سخنان امام آگاه هستند دعوت کنید تا با روشن کردن فضای آن سخنان جلوی بد فهمی را بگیرند حرف بدی بود ؟

جالب است که آقایان چه مقایسه هایی هم می کنند ! آقای شریعتمداری می گه : پس پرداختن به آیات جهاد قرآن مخدوش کردن چهره قرآنه ؟ من می گویم : بله این که تنها از قرآن آیات جهاد را برجسته کنید بی آنکه آیات مرتبط با آن را مورد بررسی قرار بدید و مواقع جهاد را در قرآن به درستی و وضوح تبیین کنید ، آیات رحمت را در کنار آیات جهاد ببینید و چنین القاء کنید که قرآن و اسلام فقط دین جنگ و کشتن و کشته شدن است بی آنکه برای آن جنگیدن و کشتن و کشته شدن منطق فطرت پسند و جامعی ارائه کنید آنوقت نه تنها چهرها قرآن را مخدوش کرده اید بلکه از دین قرائتی طالبانی ارائه کرده اید که بیش از آن که تقویت کننده اسلام باشد تضعیف کننده آن است .

وقتی شما برای این هدف که اعتراضات مردمی را یکسره با سوء استفاده از تحرکات غلط و اغتشاشات برخی ازضد انقلابها به چوب اغتشاش و انتساب به منافقین و … برانید از سخنان تقطیع شده امام استفاده می کنید بی آنکه وجه تشابه و وجه افتراق شرایط زمانی و مکانی آن ایام رابا زمان ما به دیده عدالت و انصاف تبیین کنید ، اگر سوء استفاده از امام راحل و تخریب چهره جامع امام نام نداشته باشد چیست ؟

حرف ما این است که شاخص برنامه خوبی می توانست باشد به شرط این که خودش یک شاخص داست . شاخصی از جنس عدالت و انصاف که البته در امثال آقای شریعتمداری کلا وجود ندارد .

اگر آقای ضرغامی و شریعتمداری و … راست می گن 1- سخنان امام را در هر موضوعی کامل پخش کنند 2- با استفاده از کسانی که در آن ایام به امام نزدیک بوند و آدمهای منصف و معتدلی هستند دعوت کنند تا شرایط صدور آن بیانات رو کاملا تبیین کنند 3- با پخش سخنانی که همه ابعاد امام راحل را نشان بدهد از القاء تک ساحتی بودن امام بپرهیزند .

به راستی چرا تا حالا این سخنرانی از امام در سیمای ملی یا برنامه شاخص آقای ضرغامی پخش نشده : ( مسئوليم همه‏مان، همه‏مان مسئوليم، نه مسئول براى كار خودمان؛ مسئول كارهاى ديگران هم هستيم «كُلُّكم راعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسئولٌ عَن رَعِيَّتِه» همه بايد نسبت به همه رعايت بكنند. همه بايد نسبت به ديگران. مسئوليت من هم گردن شماست؛ شما هم گردن من است. اگر من پايم را كج گذاشتم، شما مسئوليد اگر نگوييد چرا پايت را كج گذاشتى؟ بايد هجوم كنيد، نهى كنيد كه چرا؟ اگر خداى نخواسته يك معمّم در يك جا پايش را كج گذاشت، همه روحانيون بايد به او هجوم كنند كه چرا بر خلاف موازين؟ ساير مردم هم بايد بكنند. نهى از منكر اختصاص به روحانى ندارد؛ مال همه است. امت بايد نهى از منكر بكند؛ امر به معروف بكند.) صحيفه امام، ج‏8، ص: 488

آمار وبلاگ

  • 655 بازدید

بی دل در روزهایی که گذشت

بیشترین کلیک شده‌ها

  • هیچکدام

سلام گرامی . اگر آدرس پست الکترونیکت رو بدی هر بار به روز بشم خبرت می کنم .